۱۳۹۰ مهر ۲۴, یکشنبه

استاندارد ایران ، در عراق اعتبار ندارد

کشور عراق هم اعلام کرد که منبعد ، استاندارد ایران را قبول ندارد . در این وضعیت ، انگار فقط خودمان هستیم که این علامت را قبول داریم .
البته شایان ذکر است که مردم ایران هم خیلی وقت است که به این علامت ، بی اعتماد شده اندو موارد زیادی از بی اعتباری این علامت توسط مردم شریف ایران تجربه شده است .
چه بسا کالاهایی که امشب در صدا و سیما ، به عنوان کالایی فاقد استاندارد معرفی شده و به فاصله ی 24 ساعت ، همان کالا دارای استاندارد معرفی شده است .
از جمله ی این کالاها به یک نوع دستمال کاغذی می توان اشاره نمود که بدین نحو در فاصله ی یک روزه ، هم استاندارد و هم غیر استاندارد اعلام شد .
کار به جایی رسید که صدا و سیما در برخی برنامه هایش این استاندارد را به چالش کشیده و معایب آن را عنوان نمود .
بهرحال امروز دیگر مردم ایران ، اعتنای چندانی به این علامت ندارند و شاید علائم کیفیت و استانداردهای خارجی به مراتب معتبر تر از علامت استاندارد ایران باشد .
اتفاقی که این بار در عراق افتاد و عراقی ها هم فهمیدند که این علامت ، تنها نقشی است که به بهایی خاص توسط یک شرکت خریداری و بر روی کالاهایش حک می شود و دلالت بر سلامت و کیفیت کالا ندارد .


پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند

نمازجمعه لوشان ، 18 مهر

این هفته به نمازجمعه ی لوشان رفته بودم و نماز جمعه را در آنجا اقامه کردم .
امام جمعه ی محترم این شهرستان ، مطالب بسیار خوب و جالبی را در خطبه های نماز جمعه بیان نمودند .
اما در خطبه ی دوم ، در بخشی از بیانات خود ، فرمودند که برخی از نمایندگان ، البته از جریان انحرافی در کل کشور ، اقدام به معرفی تعداد زیادی نماینده نموده و با پرداخت پول های کلان، سعی در خریداری آرای مردم دارند.
ایشان حتی مثالی را آوردند که همین گروه انحرافی ( بخوانید باند مشایی و به نوعی هواداران دکتر احمدی نژاد ) در یک روستا ، مبلغ 50 میلیون تومان هزینه کرده اند که آرای مردم آن روستا را بدست آورند .
بهرحال امام جمعه ی محترم لوشان ، جناب حجت الاسلام والمسلمین بابایی ، ضمن انتقاد شدید از این عملکرد و آگاهسازی مردم نسبت به نفوذ گروه انحرافی در اقصی نقاط کشور به قصد فریب مردم ، گفتند که مردم آگاهتر از اینها هستند و به کسی که از همین الان ، دست به تخلف زده است ، رای نمی دهند .
در پایان نماز جمعه و مابین نماز جمعه و نماز عصر ، فرمانده پادگان نیروی زمینی منجیل ، جناب سرهنگ رستم زاده ، در سخنانی به تشریح وضعیت عملیاتی و خدمات این پادگان در طول سی سال گذشته پرداخته و به تلاش ها و کوشش های کارکنان این پادگان در برگزاری مانورهای عملیاتی در سال 88 در مرزهای جنوب بهنگام بلوای انتخاباتی سبزها در تهران و مقابله با نیروهای انگلیسی که قصد حمله به ایران را داشتند ، اشاره نمودند .





پینوشت :
1. برادرم در انتخابات قبلی مجلس شورای اسلامی در لاهیجان ، رای خود را به مبلغ 5 هزار تومان فروخت و به یکی از نمایندگان مجلس رای داد که حاضر شده بود این مبلغ را به انضمام یک وعده شام ، پرداخت کند . وقتی که از او علت این کار را پرسیدم ، گفت که هیچکدام از این نمایندگان ، هرگز کاری برای ما نخواهند کرد و ما تنها سکویی برای اوج گرفتن و پرش آنها خواهیم بود . بنابراین وقتی می توانم از این مساله ، به اندازه ی 10 هزار تومان سهم داشته باشم ، این کار را خواهم کرد . برادرم می گفت که او بهمراه تعداد زیادی از دوستان و هم سن و سالانش در این مراسم حضور داشته و آنها به طور یکجا رای هایشان را فروخته اند . بنابراین خرید و فروش رای در این کشور ، اصلا چیز جدیدی نیست و ربطی به جریانات انحرافی ندارد . کسی که رای برادرم را خرید ، اصولگرا بود ، نه سبز و نه اصلاح طلب و نه انحرافی .
2. زمانی نه چندان دور ، در لاهیجان ، انتخابات ریاست جمهوری بود . من بچه بودم . در مسجد محل ایستاده بودم . از آنجا که در مسجد اذان می گفتم و قرآن می خواندم و مکبر بودم ، مسئولین مسجد بامن آشنایی داشتند . زمان انتخابات ، یکی از این مسئولین به نام آقای جعفری به من گفت که هر کسی که از این پیرزن ها و پیرمردها می آید و سواد ندارد ، تو برایش رایشان را بنویس و گفت که هر کسی که برایش رای نوشتی ، اسم آقای « هاشمی رفسنجانی » را بنویس . ما هم که در منطقه ی پایین شهر بودیم و کلی هم آدم بیسواد در دسترس بود. من هم نامردی نکردم . از آنجا که می خواستم خودم را به آن مسئول نشان بدهم و بگویم که خیلی با عرزه هستم ، کلی رای نوشتم . هر کسی که بیسواد بود ، شکار من می شد و رای هایشان به جیب آقای هاشمی رفسنجانی می رفت . ناظری هم در کار نبود که بگوید ، این چه کاری است که تو اینگونه علنی داری می کنی .
3. مرگ بر جریان انحرافی .



پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند




برج میلاد ، نماد سرمایه داری انقلابی ایران

آقای چمران در سخنانی ، علت گرانی خدمات ارائه شده در برج میلاد تهران را ، اینگونه عنوان می کند که بالاخره بایستی هزینه های این برج ، به نحوی تامین شود و بنابراین این برج نمی تواند در خدمت همه ی اقشار جامعه باشد .
یعنی ایشان به ملایم ترین زبان و لحن گفتند که فقرا و سطوح و اقشار پایین و کم در آمد جامعه را در برج میلاد ، جایی نیست .
برج میلاد تهران ، مکانی است که در آن شکاف طبقاتی جامعه ی ایرانی ، بیش از پیش آشکار می شود .
جایی که در آن بستنی طلا سرو می شود . جایی که برای یک شام ، یک میلیون تومان هزینه می شود .
این در حالی است که در جای دیگری از همین کشور ، کسانی هستند که در نوبت دریافت وام « دویست هزار تومانی » قرار دارند .
آیا باورتان می شود که یکی دنبال یک وام دویست هزارتومانی باشد و دیگری در همین کشور ، برای یک شبش ، یک میلیون تومان خرج کند .
حیف شهید چمران که برای آرمانهای بزرگ انقلابی اش ، جانش را فدا کرد و حالا چمرانی دیگر ، اینگونه آرمانهای انقلابی او را به سخره می گیرد و به دفاع از سرمایه داری انقلابی ایران می پردازد .

پینوشت :
  • برای دیدن کلیه ی مطالب مربوط به یک موضوع در پایین همین مطلب و در قسمت برچسبها ، بر روی کلمه ی مربوطه کلیک کنید
  •  با کلیک بر روی کلمه ی « نظرات » در پایین همین متن ، می توانید نظرات و اندیشه های خود را در ارتباط با این نوشتار ، بنویسید ، تا هم من و هم دیگر خوانندگان ، از نظر شما بهره مند شوند
Free counter and web stats